سؤالی که ذهن اغلب ما را در این روزها به خود مشغول کرده است این است که چرا پول در دسترس ما کم شده است؟
چرا در رکود هستیم و چرا از رکود خارج نمیشویم؟
مسئله این است که بخشی از معامله را که پول مینامیم درواقع اعتباری است که افراد بهواسطه وامها از مؤسسات و بانکها دریافت کردهاند.
۵. افزایش هزینه دولت در بخش خدمات و خرید کالاها که منجر به جاری شدن پول در اقتصاد شود.
از طرفی بانک مرکزی بهتنهایی نمیتواند روی بازارهای مالی اثرگذار باشد پس در عمل با قرض دادن پول به دولت قدرت خلق پول را به دولت منتقل میکند.
حال که با روشهای کاهش بدهی و خروج از رکود ناشی از بار بدهی آشنا شدیم این سؤال مطرح میشود که کاهش بدهیها با چه کیفیتی باید صورت بگیرد؟
دولت یازدهم کدامیک از روشهای فوق را بهمنظور خروج از رکود به کار گرفته است؟
تصدیقکننده موارد فوق آمارهای ماههای آتی از میزان افرایش بدهی دولت به بانکها و بهویژه بانک مرکزی خواهد بود.
سؤالی که مطرح است این است که آیا پولی که توسط بانک مرکزی چاپشده و در اختیار دولت قرارگرفته است تورمزاست؟
مسئله این است که چاپ پول بهتنهایی کافی نیست چراکه بدهیهای موجود نرخ بهرهای دارند و اگر درآمدها بیش از نرخ بهره بدهیهای موجود افزایش پیدا نکند در آینده با مشکل مواجه خواهیم شد.