نوسانات قیمتی در بازارهای مختلف مالی و همچنین بازار کالا و خدمات در چند روز اخیر موردتوجه رسانهها و اقشار مختلف مردم قرارگرفته است، گاهی تقصیر و علت برهم خوردن این بازارها به گردن تنی چند از اخلال گران در بازارها میافتد اما باید این مسئله را بهصورت ریشهایتر بررسی کنیم، اخلال گران در بازارها به نوبه خود در برهم خوردن تعادل بازارها سهیم هستند اما درواقع این افراد کسانی هستند که شرایط را فراهم دیدهاند تا از آب گلآلود ماهی بگیرند. این افراد با توجه به متغیرهای کلان اقتصادی و بررسی شرایط اقتصادی تشخیص دادهاند که تعادل موجود در بازارها دستوری است و نمیتواند حفظ شود.
چه شرایطی سبب شده که این افراد وارد بازارها شوند؟ وقتی میزان و مقدار کالا و خدمات ثابت و محدود باشد اما حجم پول هرروز افزایش یابد برای حفظ تعادل باید قیمت کالا و خدمات افزایش یابد تا تعادل حفظ شود. اگر اقتصاد فروشگاهی باشد که 5 صندلی در آن تولید میشود و 5000 تومان پول در دست پنج نفر باشد قیمت هر صندلی 1000 تومان میشود حال اگر در سال بعد همین فروشگاه باز هم 5 صندلی داشته باشد و 10 هزار تومان در دست این 5 نفر باشد قیمت هر صندلی 2000 تومان میشود.
مثال بالا به زبان ساده تورم را شرح داد، حال علت افزایش سطح عمومی قیمتها و تورم چیست؟ افزایش نقدینگی بیش از رشد اقتصادی علت اصلی تورم است.
نقدینگی دارای دو بخش پول و شبه پول است که به حساب های کوتاهمدت و جاری و اسکناس و مبالغ موجود در کارتهای بانکی ما در اصلاح پول میگویند و بهحساب های بانکی مدتدار و هر سپردهای که الآن نقد نیست و به عبارت بهتر در حال حاضر قابلمصرف نیست شبه پول میگویند.
اتفاقی که در دولت قبل برای نقدینگی رخ داد ازاینجهت قابلبررسی است که سیاست دولت بر این اصل استوار بود که با تبدیل پول به شبه پول، اثر تورمی پول مثل آبی در پشت سد جمع شد و با این سیاست در عمل برای خروج اقتصاد از رکود زمان خریداری شد و این امید وجود داشت که بخشی از تورم ناشی از نقدینگی موجود توسط رشد اقتصادی پوشش داده شود؛ اما در عمل چنین شرایطی رخ نداد و به دلایل مختلفی مثل بهرهور نبودن بخش تولید، بدعهدی آمریکا در برجام و… همچنان با رکود دستوپنجه نرم میکنیم.
دولت قبل با افزایش نرخ بهره و انتشار اوراق خزانه پول را به شبه پول تبدیل میکرد تا نقدینگی اثر تورمی خود را پنهان کند اما اکنون شاهدیم که شبه پولها در حال تبدیلشدن به پول هستند و آثار تورمی خود را بر بدنه رنجور اقتصاد میگذارند.
شبه پول چگونه به پول تبدیل شد؟ بعد از ورشکسته شدن مؤسسات مالی و اعتباری، بانک مرکزی با ادغام این مؤسسات در بانکها اقدام به پرداخت اصل سپرده سرمایهگذاران نمود و درنتیجه شبه پولها به پول تبدیل شد از طرفی سررسید شدن اوراق خزانه اسلامی که دولت منتشر کرده بود نیز سبب شد تا بیشازپیش بر حجم پول افزوده شود، نبود بازاری جذاب که بتوانند این پولها را جذب کند سبب شد تا این پولها به بازار دلار و سکه پمپاژ شود و بحرانساز شود.
با تبدیل شبه پول به پول، تورمی که چند سال به عقب انداخته شد امروز بیشازپیش و با شدت بیشتری بروز خواهد کرد تا پول ارزشش را از دست بدهد، این نکته را مدنظر داشته باشید که در شبکه بانکی علاوه بر اصل پولی که جذبشده بود سود و بهرهای هم خلقشده که این موضوع وضعیت موجود را از قبل هم بدتر میکند. بدتر ازآنجهت که پول خون اقتصاد است، اگر خودش شروع به زادوولد کند و پرخونی ایجاد شود و عضوی وجود نداشته باشد که بتواند این خون را جذب و مصرف کند، خون زیاد منجر به بروز بیماریهای عجیبوغریب خواهد شد و در هر عضوی که متمرکز شود حیات آن عضو را به خطر خواهد انداخت.
امروز شاهدیم که خون اقتصاد یا همان پول یک روز در بازار دلار و روز دیگر در بازار سکه و طلا پمپاژ میشود و به دلیل برهم خوردن تعادل این بازارها اقتصاد سکتههایی ناقصی میزند که اصلاً به نفع سلامتی روانی جامعه نیست.
در مطلب قبلیام در مورد اینکه آیا باید منتظر تورم افسارگسیختهای باشیم مطرح کردم که اگر شرایط اقتصادی بهتر نشود شبه پولی بهزودی برای اقتصاد مشکلساز خواهد شد، ثبت سفارش 25 میلیارد دلاری برای واردات انواع کالا در چند ماه اخیر نشاندهنده این است که سرمایهداران نیز منتظر شرایط تورمی هستند و نرخ دلار 4200 تومانی را نرخی بدون ریسک برای واردات تلقی میکنند، زیرا در شرایط و اوضاع تورمی بدترین دارایی پول نقد است زیرا ارزشش را هرروز از دست خواهد داد.
اگر بهجای تلاش برای حرکت در بخشهای مولد اقتصاد مثل بخش صنعت، کشاورزی و انبوهسازی به تلاش برای کنترل قیمت سکه، دلار و کالاها ادامه دهیم، تورم ناشی از تغییر ساختار شبه پول به پول در نقدینگی 1500 هزار میلیارد تومانی دستاورد اقتصادی دولت که کنترل تورم بوده است را کاملاً ویران خواهد کرد و بیشترین ضربه را به قشر متوسط و ضعیف جامعه وارد خواهد کرد و مطمئناً قدرت خرید و کیفیت زندگیشان را کاهش خواهد داد. با بستن و کنترل بازارها تنها معلول حذف میشود و علت وضع موجود که وجود پول قدرتمند است همچنان به قوت خود باقی است.